تالار تفریحی پارسی بکس

نسخه‌ی کامل: چرا دختران باید حجاب داشته باشند و پسران نیازی به حجاب ندارند ؟
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
چرا دختران باید حجاب داشته باشند و پسران نیازی به حجاب ندارند ؟


جواب اجمالی:

حجاب هم برای مردها و هم برای زنها و هم برای جامعه و از همه مهمتر برای خداوند و مالک هستی اهمیت و ارزش به سزایی دارد. حکمت این اهمیت به خاطر اولا جایگاه و ارزش ویژه ای است که اسلام برای نقش زن از نظر فردی ،خانوادگی و اجتماعی قائل است و ثانیا به خاطر حکمت های متعددی است که از نظر فردی و اجتماعی در این حکم الهی نهفته است. اسلام نمی خواهد ارزش زن به تن و ظاهر زیبای او منحصر گردد و استعداد های دیگرش فراموش شود. اسلام نمی خواهد به زن صرفا به عنوان عنصری شهوت آلود و شهوت انگیز نگاه شود.


جواب تفصیلی:

بی شک نگره اسلام در مورد زن به عنوان یک موجود لطیف و مظهر صفات زیبای الهی است که دارای گوهر وجودی پاک و متعالی با منشا الهی است. این نعمت الهی اگر در جایگاه صحیح و دقیق خود قرار گیرد باعث کمال و سعادت خود، خانواده و جامعه می گردد. لکن اگر این گوهر گرانبها از آسیب ها محفوظ نباشد ، منشاء آسیب های فراوانی برای خود ، خانواده و جامعه خواهد بود.

زن یکی از این موارد که اصالتا دارای بیشترین خیر است ولی می تواند وسیله ای برای بیشترین انحراف تبدیل شود.پیامبر مکرم اسلام ص می فرماید : اکثر الخیر فی النساء[3]؛ بیشترین خیر در زنان است. و در جایی دیگر می فرماید: مِنْ أَخْلَاقِ الْأَنْبِیَاءِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمْ حُبُّ النِّسَاءِ[4]؛ دوست داشتن زنان از اخلاق انبیا است.

اگر خداوند به برخی از احکام مانند حجاب ، تاکید دارد به لحاظ حفظ و کنترل استعدادهای متعالی زن در عرصه کمال و سعادت زن ، خانواده و جامعه است. و از همین روست که حکم حجاب برای زنان، مردان ، جامعه و از همه مهمتر خداوند متعال مهم است.

یکی از مهمترین شگردهای شیطان برای اغواگری ایجاد انحراف و تغییر درخلقت الهی است. چیزهایی که اصالتا دارای خیر است در راه مقاصد باطل و شیطانی استفاده شود.
قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ؛ شیطان گفت ؛ خداوندا به عزتت قسم که همه انسان ها را گمراه خواهم کرد.


براى روشن شدن فلسفه حجاب زن و راز تفاوت آن با پوشش مردان، توجه به مطالب ذیل لازم است:

الف- توجه به رابطه پوشش با فرهنگ دینى
بر اساس فرهنگ اسلامى، انسان موجودى است که براى رسیدن به کمال و معنویّت خلق گردیده است. اسلام با تنظیم و تعدیل غرایز به ویژه غریزه جنسى و توجه به هر یک از آن ها در حدّ نیاز طبیعى، سبب شکوفایى همه استعدادهاى انسان شده و او را به سوى کمال سوق داده است.
پوشش مناسب براى زن و مرد عامل مهمى در تعدیل و تنظیم این غریزه است.

ب- توجه به ساختار فیزیولوژى انسان
نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطه اى مستقیم با تفاوت هاى جسمى و روحى زن و مرد دارد.
در تحقیقات علمى در مورد فیزیولوژى و نیز روان شناسى زن و مرد ثابت شده که مردان نسبت به محرّک هاى چشمىِ شهوت انگیز حساس ترند و چون تأثیر حس بینایى زیادتر است و چشم از فاصله دور و میدان وسیعى قادر به دیدن است، از سوى دیگر ترشّح هورمون ها در مرد صورتى یکنواخت و بدون انقطاع دارد، مردان به صورتى گسترده تحت تأثیر محرّک هاى شهوانى قرار مى گیرند اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساس ترند و به محرّک هاى حسى پاسخ مى دهند. حس لامسه بروز زیادى ندارد و فعالیتش محدود به تماس نزدیک است.
از این گذشته چون هورمون هاى جنسى زن به صورت دوره اى ترشخ مى شوند و به طور متفاوت عمل مى کنند، تأثیر محرّک هاى شهوانى بر زن صورتى بسیار محدود دارد و نسبت به مردان بسیار کمتر است.
با توجه به مطالب فوق مى توان گفت: حجاب در اسلام از یک مسئله کلّى و اساسى ریشه گرفته است. اسلام مى خواهد انواع التذاذهاى جنسى (چه بصرى و لمسى و چه نوع دیگر) به محیط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص یابد و اجتماع تنها براى کار و فعالیت باشد، بر خلاف سیستم غربى که حضور در جامعه را با لذت جویى جنسى به هم مى آمیزد و تعدیل و تنظیم امور جنسى را به هم مى ریزد.
اسلام قائل به تفکیک میان این دو محیط است و براى تأمین این هدف، پوشش و حجاب را توصیه نموده است، زیرا بى بند و بارى در پوشش به معناى عدم ظابطه در تحریک غریزه و عدم محدودیت در رابطه جنسى است که آثار شوم آن بر کسى پوشیده نیست.
پ- آثار و فواید رعایت حجاب و پوشش دینى
1- بهداشت روانى اجتماع و کاهش هیجان ها و التهاب جنسى که سبب کاهش عطش سیرى ناپذیرى شهوت است.
2- تحکیم روابط خانوادگى و برقرارى صمیمیت کامل زوجین.
با رواج بى حجابى و جلوه گرى زن، جوانان مجرد، ازدواج را نوعى محدودیت و پایان آزادى هاى جنسی خود تلقّى مى کنند وافراد متأهل هر روز در مقایسه اى خطرناک میان آن چه دارند و ندارند، قرار مى گیرند. این مقایسه ها، هوس را دامن زده و ریشه زندگى را مى سوزاند.
3- استوارى اجتماعى و استیفاى نیروى کار و فعالیّت
دختر و پسرى که در محیط کار و دانشگاه تحریک شهوانى شوند، از تمرکز و کارآیى آن ها کاسته مى شود و حکومت شهوت بر اجتماع سبب هدر رفتن نیروى فکرى و کارى است.
4- بالارفتن ارزش واقعیت زن و جبران ضعف جسمانى او
حیا، عفاف و حجاب زن مى تواند در نقش عاطفى او و تأثیرگذارى بر مرد مؤثر باشد. لباس زن سبب تقویت تخیّل و عشق در مرد است و حریم نگه داشتن یکى از وسائل مرموز براى حفظ مقام و موقعیّت زن در برابر مرد است.
اسلام حجاب را براى محدودیّت و حبس زن نیاورده، بلکه براى مصونیّت او توصیه کرده است، زیرا اسلام راضى به حبس، رکود و سرکوبى استعدادهاى زن نیست، بلکه با رعایت عفاف و حفظ حریم، اجازه حضور زن را ىر اجتماع داده امّا از سوء استفاده شهوانى و تجارى منع کرده است.
در واقع حجاب موجب محدودیت، مردان هرزه مى باشد که در صدد کام جویى هاى آزاد و بى حد و حصر هستند و مصونیت زنان از دست این گروه از مردان منظور است.


به یاد داشته باشیم که غریزه جنسى، نیرومند و عمیق است. هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش تر مى گردد، همچون آتش که هر چه به آن بیشتر هیزم بدهند، شعله ورتر مى شود، و شهوت خود را به صورت یک عطش روحى و خواست اشباع نشدنى در مى آورد.( همان، ص 434. ) و وضعیت جهان معاصر و کشانده شدن عده اى به همجنس بازى نشانه آشکارى از این حالت است.
بنابراین رعایت نکردن پوشش اسلامى توسط زنان نه تنها از بین رفتن حساسیت مردان را به دنبال ندارد، بلکه موجب طغیان غریزه جنسى آنان نیز مى گردد و پس از مدتى باعث دلزدگى و بى معنایى آن خواهد شد.
در مورد مردان نیز این گونه نیست که بتوانند با هر نوع لباسی از خانه بیرون آیند و نوع پوشش آنها می تواند به هر صورتی باشد بلکه مردان نیز در این جهت با محدودیت های خاص خود نسبت به پوشش مواجه هستند اما محدوده پوشش آنان به جهت حضور بیشتر در اجتماع و کارهای سخت و به جهاتی که در بالا ذکر شد با زنان متفاوت است.
پس اسلام برای مردان نیز پوشش در حد معقول قرار داده و مردان نیز آزادی بی حد و حصر در پوشش ندارند . و از طرف دیگر آنها را بر حفظ نگاه از نامحرم و کنترل شهوت در نگاه تکلیف کرده است که کنترل نگاه برای مردان در نسبت با زنان سخت تر است.